یادداشت های یک پسر

نشد من یکشنبه برم مدرسه و سردرد نشم

کی بشه از این ریاضی راحت شیم ما:|

اصلا ادبیاتی و چه به ریاضی

چند تا قرص انداختم بالا و از وقتی رسیدم تا الان خوابیدم 

ولی باز سردردم خوب نشده

خلاصه این که آی هیت یکشنبه های با ریاضی

تا اینجای عمرم سال 97 پرسرعت ترین سال زندگیم بوده!!

لامصب مثل برق و باد گذشت!

حالا اگه کنکوری نبودم و روزشماری میکردم برا رسیدن عید و عشق و حال

روز ها با سرعت حلزونی در حال سپری شدن بودند!

97 جان سرعتت رو کم تر کن من لازمت دارم((:

خداروشکر که امروز دغدغه کادو ولنتاین نداشتم😂

چنین مرز باریکی بین درس خوندن و نخوندن من هست😁 :

۲۴۰ صفحه کتاب مزخرف و شر و ور نوشتن برا پایه ای که کنکور داره

بعد آخرش ۲۶ تا کتاب معرفی کردن

 برا مطالعه بیشتر و نمره مستمر-_-

شما بودی خار مادرشون رو مورد عنایت قرار نمیدادی؟!

حال خوب تقدیم به شما((((:

کــــلـــیـــک

پ.ن:یه دور تو آپارات تو برنامه کودکای دهه هشتاد زدم خیلی حال داد((:

این دانشمندا چیکار میکنند واقعا؟!

چرا یه جایی اختراع نمیکنن که توش زمان معنایی نداشته باشه

و اونایی که یه هارد پر فیلم و سریال دارن و به هر دلیلی وقت نمیکنن ببینن

برن توش و با خیال راحت فیلم و سریالاشونو تموم کنن؟!

_______________________________

پ.ن:وی در حسرت دنبال کردن فیلم و سریالهای مورد علاقه اش می باشد☹

پ.ن بعدی:از وقتی فهمیدم می باشد،غلط می باشد بیشتر ازش استفاده میکنمD:

‏یه جوری دوباره فیلترینگ ها رو راه انداختن 

خود خدا بخواد پیام الهی بفرسته ایران؛ 

باید روی جبرئیل سایفون 2019 نصب کنه!

😏