پنجشنبه ۱۳ تیر ۹۸
- ۵۹
۱۲۰۷
اینم از این😊 دیشب کم کم داشت خوابم میبرد که با صدای جر و بحث و بشکن بشکن همسایه خواب از سرم پرید(خدا لعنتتون کنه) شب کلا سه ساعت خوابیدم... بر خلاف کابوس هام خیلی زود رسیدیم،حوزه خوب بود و خداروشکر که تو راهرو نیوفتاده بودم. با دو تا از بچه های گزینه دو و همچنین با دوتا از همکلاسی های خودم تو یه کلاس بودم. اما کنکورم! هنوز هیچ حسی نسبت بهش ندارم نه میتونم بگم خوب بود و نه میتونم بگم بد...باید منتظر نتیجه موند.
سر جلسه کیک و ساندیس هم ندادن که😕 ما یه عمر دلمونو به این لحظه خوش کرده بودیم😁
واقعا ممنونم که این مدت غرغر های من رو تحمل کردید و همچنین ممنون از کامنتای خوب خوبتون😊صبح که وبلاگ رو چک کردم از محبتی که داشتید پشمام ریخت (خوب شد خنک شدم تو این گرما😁) و چشام قلب قلبی شد!!
با آرزوی موفقیت برا رفقایی که فردا کنکور دارن✌💪