یادداشت های یک پسر

 


دلتنگی، حضور بی صدا.

دلتنگی، حضوری‌ست بی‌صدا.
نه فریاد می‌زند، نه در می‌کوبد، اما وقتی می‌آید، همه‌چیز را تسخیر می‌کند.
مثل غباری‌ست که آرام‌آرام روی دل می‌نشیند، بی‌آنکه بفهمی کی شروع شد.
فقط یک روز بیدار می‌شی و می‌بینی نبودِ کسی، نبودِ چیزی، نبودِ لحظه‌ای، شده همه‌چیز.
دلتنگی، شکل دیگری از عشق است؛
عشقی که نه می‌توانی خرجش کنی، نه می‌توانی ازش خلاص شوی.
می‌مانی با یادهایی که دیگر تکرار نمی‌شوند، با حرف‌هایی که توی گلویت مانده‌اند، با نگاهی که در ذهن جا خوش کرده، بی‌آن‌که نگاهت کند.
دلتنگی، مکالمه‌ای‌ست یک‌طرفه با گذشته. با کسی که نیست. با جایی که دیگر در کار نیست. با خودی که دیگر آن‌طور نیست.
آدم‌ها فکر می‌کنند دلتنگی یعنی اشک، یعنی بغض، یعنی شب‌های بی‌خواب.
ولی دلتنگی، خیلی وقت‌ها یعنی سکوت. یعنی خیره شدن به گوشی، به پنجره، به آسمان، به ماه!
یعنی شنیدن یه آهنگ آشنا، بوی یه عطر، یا حتی دیدن یه صحنه ساده که تو را پرت می‌کند وسط یه خاطره قدیمی.
آنجا که دیگر فقط یه تماشاگر غریبه‌ای.
دلتنگی، وزن خاطره‌هاست.
اون‌قدر ها هم شاعرانه نیست. بیشتر یک خستگی مزمن است. یک انتظار بی‌پایان.
یک حس معلق بودن بین چیزی که دیگه نیست، و چیزی که هنوز نیامده.

دلتنگی مکالمه ای با گذشته...

خیلی دلتنگی که اینقدر خوب دلتنگی رو نمایش دادی 

 

ایشالا پیداش میشه

یا دلت باز میشه 

 

دیده شده دلتنگی شدید باعث ترکیدن حباب خودش و باز شدن دل میشه 

مخصوصا اگه به اشک برسه

Jesse Blueman در ۲۷ تیر ۰۴، ۱۷:۲۴ جواب داده:
(:
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
میل رفتن مکن ای دوست

دمی با ما باش. . .



+ آدرس وبلاگ برای ممنوع البیانی ها:

http://yyp.blogfa.com
آرشیو مطالب
قالب: عــرفـان🖤💔 | ویرایش شده توسط: خودم بلاگ بیان