Jesse Blueman
پنجشنبه ۱۸ دی ۹۹
صبح زود بیدار شده بودیم تا درس بخونیم و آمادهی آماده بریم برای شرکت توی اولین امتحان دانشجوییمون. کتاب روانشناسی به دست داشتیم توی اتاق کوچیکمون قدم میزنیم که صدای گوشی یکی از بچه ها درومد...
+ خفه کن اونو داریم درس میخونیم.
هییسی گفت و صدای گوشیش رو زیاد کرد:
اطلاعیه مهم ستادکل نیروهای مسلح در خصوص سقوط هواپیمای مسافربری خطوط هوایی اوکراین: بر اثر بروز خطای انسانی، هواپیمای اوکراینی مورد اصابت قرار گرفت...
و مایی که کتابا رو گذاشته بودیم کنار و با بهت و اشک و خشم و سکوت، زل زده بودیم به همدیگه...
.
.
.
بعد از خبر هواپیما هی سعی میکردم بهخودم بگم نه اینکارو نکردن، نمیشه، نباید! وقتی خبر تایید شد یه لحظه به عنوان یه ایرانی فقط میخواستم زمین دهن باز کنه و برم توش! شرم بی نهایت داشتم از اینکه چه کسایی دارن مملکت مارو اداره میکنن و چه کاری با مردم میکنن!
باید قبول کنیم که خیلی شب ها مثل امشب زیادی دلگیر هستند. امشب فضای مجازی خیلی دلگیره و همش منو یاد اون روز میندازه. یادآوری این قضیه هنوز هم عین اون روزها برام دردناکه...ویدیوهای ریرا اسماعیلیون، درسا و پارسا قندچی و سوفی امامی و بقیه بچههای هواپیما قلب آدمو ریش میکنه. پر از امید، شادی، استعداد و ذوق کودکانهایه که همش خاکستر شد. بدون اینکه این بچهها توی اون ثانیههای آخر بفهمن که چی شده و چرا...
خلاصه که فراموش نمیکنیم. یعنی نمیشه که فراموش کنیم!