یادداشت های یک پسر

 


مصاحبه؛تجربه ای جدید

اول از همه بگم توف تو این مدیریتتون!از صبح همه رو علاف کردند و ساعت ۷ عصر آخرین نفری بودم که کارش تموم شد و گفتند بقیه برید فردا بیاید.

تو مصاحبه عالی بودم.خدایی خودم هم فکر نمیکردم اینجوری آچمزشون کنم😂💪هی وسط مصاحبه شک میکردم که عه!این واقعا تویی؟!😅

اما تو بخش عقیدتی و سیاسی سوتی های بدی دادم.مثلا از قبل آماده کرده بودم اگه پرسیدن مرجع تقلیدت کیه بگم مکارم شیرازی بعد همین که این سوالو پرسید به خاطر خستگی و استرس کلا یادم رفت که مکارم نامی در این دنیا وجود داره😑 

در جوابش گفتم: خامنه ای مرجع تقلیدمه.

گفتش که: رساله‌ش رو تو تو خونه داری؟

گفتم: بعععلللههه!

برگشت گفت: آقا اصلا رساله ندارن چی میگی تو😂😂




لیموشو بدم هولوشو بدم😑

صدا و سیما طوری شده که وسط تبلیغات عالیس 

کمی هم فیلم و سریال و برنامه پخش میکنه 

و مردم رو از هیجان تبلیغ عالیس محروم میکنه!



اعلام نتایج 2

بالاخره جم و جور میشم تا برم سراغ نتایج

وارد سایت میشم و موقع وارد کردن مشخصات دعا دعا میکنم

خدایا از هزار بیشتر نشه دیگه میشه که بشه؟!

فاصله بین زدن اینتر و باز شدن صفحه هزار سال برام میگذره

و سرانجام کارنامه اعمالم رو می بینم 

اسکرول ریزی می کنم و درصدهام رو می بینم

نفس عمیقی می کشم و می رم سراغ قسمت رتبه

رتبه:ششصد(و خورده ای!)

خوابم یا بیدار؟! خدایا مرسی!

و یه تشکر ویژه از خودم((((:


اعلام نتایج

خب نتایج اومده ولی من هنوز دلش رو ندارم برم ببینم:|


🤦‍♂️

تو فیلم متری شیش و نیم، اونجا که پسره به نوید محمدزاده میگه: «بشین استایل ریدن بگیر.» خیلی دیالوگ جذاب تری بود واسم تا اونجا که راجع به زید سابقش چسناله میکنه!

اینگونه بود که وبلاگ نویس شدم!

اعتراف می کنم دیدن سریال "یادداشت های یک زن خانه دار" بود که باعث شد وبلاگ نویسی رو شروع کنم و این تشابه اسمی کاملا عامدانه بود!

شما چطور شد که شروع کردید؟!

در مورد یادداشت قبلی

فکر می‌کنم فضایی که در اون زندگی می‌کنم هم در این قضیه بی تاثیر نباشه.

اتاق من همچنان یک فضای تمام کنکوری داره!

قفسه کتابهام پر کتاب تسته. هر کشو یا کمدی رو باز می‌کنم ازش جزوه و دفترچه آزمون میزنه بیرون!

دیوار های اتاقم هم همچنان پر یادداشت و خلاصه ست.


تو خواب من نیا بزرگوار:/

ای کوفت! ای درد!

چرا من هنوز خواب سال آخر مدرسه و یه هفته مونده به کنکورم رو می بینم؟:|

بزرگوار یه خلاقیتی به کار ببر:/ اومدن نتایجی،انتخاب رشته ای،مصاحبه ای:|

بکش بیرون از اون روزای لعنتی...


ما همون نسلی هستیم که...

ما همون نسلی هستیم که 

حتی خانوادمونم نمیدونه چی تربیت کرده و تهش چی میشیم! 

مارو از چی می ترسونید؟!😎


اینم از فصل سوم

ذوق و خوشحالی که بعد خاموش شدن الی1 توسط کلارک داشتم موقع تموم شدن مدرسه و کنکورم نداشتمD: واقعا چقدر بد میشد اگه بشر اختیار نداشت...

پ.ن1: The100 - پایان فصل سه
پ.ن2: به همین برکت قسم کسی ادامه سریالو اسپویل کنه درجا بلاک میکنم:|



میل رفتن مکن ای دوست

دمی با ما باش. . .



+ آدرس وبلاگ برای ممنوع البیانی ها:

http://yyp.blogfa.com
آرشیو مطالب
قالب: عــرفـان🖤💔 | ویرایش شده توسط: خودم بلاگ بیان