پنجشنبه ۲۷ شهریور ۹۹
- ۱۲
تک تک ما که تو این روزگار زندگی میکنیم و به روزمرگیها و شادیها و دردهای کوچیک و بزرگمون میپردازیم یه قهرمانیم! انسانی تنها در هجمه این همه سیاهی که هنوز به اندک دلخوشی زنده است و کورسوی امید و فردایی بهتر ته دلش روشنه.
دنیا با دلخوشی ها و ذوق های کوچیکه که قابل تحمل میشه. دلخوشی خوندن کتاب، سریال دیدن، گوش دادن به یه آهنگ خوب(حتی یه آهنگ قدیمی خوب!)، هیجان یه مسابقه فوتبال جذاب، خریدن یه هدیه کوچیک برای خودت، وقت گذروندن با کسایی که دوستشون داری، برنامه ریزی کردن و حرف زدن برای کارای قشنگی که فعلا نمی تونی انجام بدی اما دلت میخواد، ذوق کردن از دیدن پرنده ها از پشت پنجره، دید زدن ستاره ها، تماشای بارش برف و حتی قدم زدن در هوای برفی، در کردن خستگی با یه فنجون قهوه یا چایی و و و و...!
پ.ن: این چالش رو رفقای خوبمون تو رادیو بلاگیها راه انداختند. ضمن ابراز خوشحالی از روشن شدن مجدد ستاره این وبلاگ باید بگم که همه شما دعوتید به این چالش.
پ.ن2: قرار بود بیشتر از 100 کلمه نباشه اما یهذره بیشتر شد! اما اگه میگفتند حتما باید بیشتر از 100 کلمه بشه پست من میشد 99 کلمه! اینم شانس مایه(((:
پ.ن3: یاد جمع دوستانه مون که راجع به این موضوع با عنوان "دلخوشی های دسترس" خیلی بحث و گفتگو داشتیم هم بخیر...!