یادداشت های یک پسر

مرسی

😂😂😂

واقعا چرا 😂😂

از بس بدبخت بودیم😂

من همیشه از زنگ ورزش متنفر بودم و حتی گاهی استرس میگرفتم و دوست داشتم به جاش ریاضی یا هر چیز دیگه داشته باشیم :)

معلم ورزشام همه به جز یکی بداخلاق و سختگیر بودن

عالی گفتی

همش زیر سر آمریکا بود

چرا وختی میگفتن معلممون نیومده

نمیزاشتن ذوق کنیم 

4 دیقه بعد ناظم میومد سرمون کل زنگ رو

هارتم💔💔

http://bad-shans-pdf.blog.ir

اینم لینک وب کتاب 

ممنونم

😂😂😂

چون هممون به ورزش علاقه داشتیم وباجون ودل ازتمام تایمش استفاده میکردیم وتا دقه اخر والیبال وبسکتبال بازی میکردیم

شما پسراهم احتمال فوتبال😅

ولی سرکلاس ریاضی یاچرت میزدیم یا نامه نگاری میکردیم یا میوه میخوردیم

یا نقاشی میکشیدیم...

شما پسراهم هرگونه آتیشی که ازتون برمیومد میسوزوندید

خلاصه هرکاری میکردیم جز درس  گوش کردن واون معلم بدبخت خودشو میکشت ۲+۲رو بکنه تو کله ما😅😂واسه همین وقت کم میورد کل مباحث کتابو بکنه تو کله یه مشت بچه درس نخون😅

من خودم مدرسه هیچی دانشگاه هم مینشستم کاریکاتور استادارو میکشیدم نه تنها خودم درس گوش نمیکردم تمام ردیف پشت سرمو بغل دستیامم حواسشونو پرت میکردم چشمشون رو نقاشیا من بود که تهش چی میشه 😂😂

جواب سوالتونو گرفتید؟😅😂😂

سوال دیگه بود پروفسور محیا هست خبر بدید بیام از ابهامات درتون بیارم😝😅

خیالات یه سری خرچنگ بیکار😂😂

_واقعا چرااا؟!🥺🤔🥴

واقعا 😂

این موضوع همیشه ذهنه منم درگیر میکنه

برای اینکه ورزش هیچوقت برنامه نداشت و ۴ تا توپ مینداختن وسط هرکی یه ور بازیشو میکرد :/ 

چراا/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این سوال منم هست 😐😅

اینم میتونه یکی از سوالاتِ هنگام بیخوابیِ من باشه:

چرا من حرفی ندارم واسه این دوتا پست اخیرت🚶🏼‍♀️

واقعااااا چراااااا؟؟؟؟؟؟

دقیقا این سوال تو فهرست سوالای بی جواب منم هست🤣🤣🤣

ما همون ساعت ورزش خودمونو مفید بازی میکردیم خداوند را شاکر می شدیم !

کم پیش میومد

سالی یکی دو بار

اتفاقا دبیر ورزش ما عقده ای و وحشی بود چند بار زنگ عربی، یا حتی ریاضی رو گرفته بود=)