يكشنبه ۱۵ خرداد ۰۱
- ۹
از اوایل خرداد قشنگیای تولد امسالم شروع شد و هدیه های قیشنگ قیشنگ دستم رسید.
دیشب یه ویدیو 9 دقیقه ای برام فرستاد. برام کیک پخته بود و ویدیو گرفته بود از صفر تا صدش و روش برام حرف زده بود(((: الان که دارم راجع بهش مینویسم هم لبخند((((: بعدش ویدیو کال سکوت گرفتیم و شمع کیک تولدم که کیلومتر ها ازم دور بود رو فوت کردیم. ساعت دوازده که شد بمب پیام و پست و کامنت توی تلگرامم ترکید! طوری که یه لحظه هایی تلگرامم هنگ کرد. بچه های کانالم سوپرایزم کردن و این عکس رو گذاشته بودند عکس پروفایلشون. دیشب واقعا یکی از بهترین شبای زندگیم بود و صد در صد بهترین تولدم تا الان. چقدرر پیام قشنگ و با محبت دریافت کردم. راستی من تا حالا زنگ خوردن گوشیم شب تولدم رو تجربه نکرده بودم که اینم تیک خورد(:
تصمیم گرفتیم تا طلوع آفتاب بیدار بمونیم و طلوعش رو ببینیم و آهنگ طلوع من نامجو رو گوش بدیم و بخوابیم. ساعت 6 خوابیدم. ساعت 10 بیدار شدم.
من آدم سریال بینی ام ولی فیلم دیدنم محدود شده به سالی یه بار و روز تولدم(= امسال دیکتاتور رو دیدم. چقدررر خندیدم واقعا.
عصر هم بابام رفت و کیک خرید و شب هم یه تولد کوچولو موچولو گرفتیم و الان که دارم این نوشته رو ارسال می کنم کمتر از نیم ساعت از تولد قشنگ امسالم مونده. دلم نمیخواد تموم شه واقعا! مرسی از همه کسایی که باعث حس و حالای قشنگم شدن. مخصوصا تو(: