یادداشت های یک پسر

حروم زاده شدم(:

بالاخره تونستم اینجا نظر بدم

فضولی کلا انسانیت رو از بعضیا میگیره.

نه نمی شناسی 0:

یادمه یه بار تو اون وبلاگ حبابم (قبل از اینکه بفهمم اونا میخوننش) یه پست گذاشتم که چقد خوبه کسی از دنیای واقعی اینجا رو نمیخونه و فلان. با یه اسم دیگه کامنت دادن که پس ما اینجا چی‌ایم؟ و چندتا ایموجی خنده. ینی میخوام بگم یه سریا این چیزا حالیشون نمیشه کلا :/

منم تو اون لیستم؟

خب دیگه! حالا هستم ؟

مرسی صداقت😂❤️

خوشم اومد واقعا

با  این ادما باید همین شکلی هم صحبت کرد😂

دقیقا!

یه سری ها وبلاگم رو پیدا کردن..خیلی اعصابم خورده:/

همیشه دوست داشتم یه جایی باشه که خودِ واقعیم بتونم باشم بدون هیچگونه خودسانسوری اما خب یه سری ها این امنیت خاطر رو از ادم میگیرن در هر صورت.

اصلا وبلاگتونو از کجا پیدا کردن ؟ :/

منو بجز سه تا از دوستام دیگه هیچکی نمیدونه  ! @-@

ایول منم باید همچین اطلاعیه ای تو وبم بزنم

من یه بار تو خواب دیدمت. واقعی محسوب می شه یا نه؟ 😁

منم همینم اگر شخصی بنویسم دوست ندارم کسی بخونه، بخاطر همینه اصلا ترجیح نمیدم شخصی بنویسم هر وقت هم نوشتم چند دقیقه بعدش کل وبلاگ رو حذف کردم😂😂

بیشتر وبلاگم عمومی هست و مطالب هم از خودم نیست

فحش خیلی به جایی بود فکر کنم :/

من وبلاگم لو رفته. سر گیج بازی خودمم لو رفته:)

شل کردم دیگه. 

تقریبا همه میدونن من وبلاگ دارم ولی سر محکم کاری 25 بار آدرس عوض کردم فقط امیررضا و حسین (من و این 2 تا با هم وب زدیم :/) میدونن از دنیا واقعی آدرسشو ://

همه خرابشن اصلا (سر یه داستانی، اکانت اصلیم رو فرستادم هوا :| و اینو درست کردم :/) :|

منم دوس ندارم آشنا بخونتم

حتی اگه چیز مهمی ننویسم

ولی دو تا آدم کنجکاو و بسیار مصِر دارم اطرافم که دو تا وب قبلیم رو شناسایی کردن...

این سومیشه(عصبانیت عصبانیت عصبانیت)

اووه ممنونم =)))