یادداشت های یک پسر

قبول دارم دیگه خیلی هدف ها داره سمت دسته دوم میره:(

هدف من که فقط یک هدفِ جز دسته اوله اما وابسته به دسته دومه..

به نظرم نمیشه جدا کرد شاید برتری وجود باشه اما کاملا جدا بشن به نظرم سخت میشه ..

دقیقا فکر کنم اکثرا این روزا داریم ب اجبار زندگی میکنیم و یجورایی کارهایی رو انجام میدیم که به اصطلاح به اهداف برسیم 

اما من معتقدم هر رسیدنی چه به هدف چه به هر چیز دیگه جدا از برنامه ریزی روی کاغذ و انجام عمل نیاز به مرتب کردن ذهن و اون آرامش ذهنی فرد داره تا رسیدن محقق بشه!

من دسته اولم البت از جایگاه فعلیم راضیم

اسمم هم بخاطر جان حقیقته فک نکنین خل شدم یا چی

راسی ی وب هست برای کتاب اگر دوست دارید البت با شناختی که از وبتون دارم فکر کنم علاقمند باشید

ب هرحال اگر تمایل داشتید بگید لینک رو بدم بهتون

سلام 

فکر کنم. همان جبر باشد. در زندگی بعضی تعیین‌کننده هایی جبری ،و یا عواملی جبری حاکمست که کسی هم به صراحت از آنها حرف نمی زند. نیازمند بحث طویلیست. 

موفق باشید. 

تقریبا برابره (=

فقط منم که نمیفهمم چی میگی؟😐💔

خب که چی خیلی وقتا میتونه باعث افسردگی بشه، نیازی نیست ادم واسه هرکاری میکنه دلیل منطقی داشته باشه،همینکه یه کاری حالتو خوب کنه کافیه، دنبال چرا و چگونه نباش. 

😑😑

او خودش را در بازی های شوتیگ خفه کرد غافل از آنکه هدفی در سر داشت!

انتخاب شدی، شیرینی بدیا.

فقط بیانی ها می تونن رای بدن که.

...

زندگی با جبر زندگی، عجین شده. کاری اش هم گاهی نمی شه کرد، اما حداقل امیدی به اون اهداف و آرزوهای دسته ی اول هست، کم هم باشن باز، کیفشون انقدری هست که بشه با دسته ی دوم کنار اومد.

😑😅

به نظرم یک بخشی از مورد ۲ رو کنکور تعیین میکنه ...