سه شنبه ۱۵ مرداد ۹۸
خب نتایج اومده ولی من هنوز دلش رو ندارم برم ببینم:|
فکر میکنم فضایی که در اون زندگی میکنم هم در این قضیه بی تاثیر نباشه.
اتاق من همچنان یک فضای تمام کنکوری داره!
قفسه کتابهام پر کتاب تسته. هر کشو یا کمدی رو باز میکنم ازش جزوه و دفترچه آزمون میزنه بیرون!
دیوار های اتاقم هم همچنان پر یادداشت و خلاصه ست.
ای کوفت! ای درد!
چرا من هنوز خواب سال آخر مدرسه و یه هفته مونده به کنکورم رو می بینم؟:|
بزرگوار یه خلاقیتی به کار ببر:/ اومدن نتایجی،انتخاب رشته ای،مصاحبه ای:|
بکش بیرون از اون روزای لعنتی...
ما همون نسلی هستیم که
حتی خانوادمونم نمیدونه چی تربیت کرده و تهش چی میشیم!
مارو از چی می ترسونید؟!😎
- چیه همش سرت تو اون بی صاحابه کور میشی
+ یه سال تمام سرم تو اون کتابا بود کور نشدم الانم نمیشم نگران نباش
- [سکوت]
اینم از این😊 دیشب کم کم داشت خوابم میبرد که با صدای جر و بحث و بشکن بشکن همسایه خواب از سرم پرید(خدا لعنتتون کنه) شب کلا سه ساعت خوابیدم... بر خلاف کابوس هام خیلی زود رسیدیم،حوزه خوب بود و خداروشکر که تو راهرو نیوفتاده بودم. با دو تا از بچه های گزینه دو و همچنین با دوتا از همکلاسی های خودم تو یه کلاس بودم. اما کنکورم! هنوز هیچ حسی نسبت بهش ندارم نه میتونم بگم خوب بود و نه میتونم بگم بد...باید منتظر نتیجه موند.
سر جلسه کیک و ساندیس هم ندادن که😕 ما یه عمر دلمونو به این لحظه خوش کرده بودیم😁
واقعا ممنونم که این مدت غرغر های من رو تحمل کردید و همچنین ممنون از کامنتای خوب خوبتون😊صبح که وبلاگ رو چک کردم از محبتی که داشتید پشمام ریخت (خوب شد خنک شدم تو این گرما😁) و چشام قلب قلبی شد!!
با آرزوی موفقیت برا رفقایی که فردا کنکور دارن✌💪