یادداشت های یک پسر

 


MAY WE MEET AGAIN

سریال مورد علاقم بعد از هفت فصل امروز تموم شد. همین الان قسمت آخر The 100 رو دیدم و واقعا حس عجیبی دارم! در مورد این قسمت اگه بخوام بگم برای هفت سال پایان خوبی بود. یه پایان قدرتمند و شاعرانه. هفت فصل تقلا، جنگ، عشق و دوستی با یه قسمت حماسی تموم شد. کسایی که در طول سریال عاشقشون بودیم رو دوباره دیدیم و شخصیت ها به آرامش و خوشحالی واقعی رسیدند... البته که جای خیلیا به خاطر مرگ و میر های مسخره و واقعا بی هدف خالی بود...

ریون و اکتویا که همیشه قهرمان داستان بودند، با این پایان به ابرقهرمان تبدیل شدند و دوست داشتنی تر!

دلم برا این سریال و کاراکترهاش تنگ میشه! خیلی هم تنگ میشه! خوشحالم که این سریال وارد زندگیم شد!! و این که در حال حاضر افسردگی بعد تموم شدن سریال گرفتم((((:


.In peace, may you leave this shore"
.In love, may you find the next
.Safe passage on your travels, until our final journey to the ground
"...May we meet again


این باشه اینجا، تا همیشه یادم بمونه!


بلاگفا

خب همونطور که میدونید بلاگفا چند روزی هست که از دسترس خارج شده.


جناب شیرازی هم به جای انتشار اطلاعیه و یا پاسخ گویی به کاربران، پیجش رو پرایوت کرده!:


تنها خبری هم که از وضعیت بلاگفا هست این پیام دایرکت علیرضا شیرازیه:


در نهایت امیدوارم اون اتفاق وحشتناک سال ۹۴ تکرار نشه و رفقای بلاگفاییم نوشته هاشون رو از دست ندند.💔

به امید اون روزی که سرویس های ایرانی هم مثل همون سرویس های خارجی که باهاشون رقابت دارند پشتیبانی، مسئولیت پذیری و احترام به حریم خصوصی کاربران رو یاد بگیرند.


کرونا؛ ترس از مرگ

خیلیا هستند که به خاطر کرونا خیلی ترس از مرگ دارند. اولین باری که موندیم تو خونه هامون من هم خیلی می‌ترسیدم. ولی با گذشت زمان بهش عادت کردم و ازین ترس تقریبا خلاص شدم. بالاخره چاره ای جز رعایت کردن نداریم. اگر هم مرگ به سراغمون بیاد باز هم کاری برای انجام دادن نداریم. بالاخره همه ما یک روزی می‌میریم. خودم رو با این تفکر آروم کردم.


پول دستوری | Fiat Currency

در سال ۱۹۲۲ بانک مرکزی آلمان کنترل اوضاع را از دست داده بود و با سراسیمگی پول بیشتری چاپ کرد تا بتواند حقوق کارمندان دولت و اتحادیه‌های کارگری را بدهد، تورم به «ابرتورم» تبدیل شده بود.

‏دلار آمریکا آنقدر باارزش شده بود که بازدیدکنندگان آمریکایی در آلمان نمی‌توانستند پرداخت‌های خود را به دلار انجام دهند، چون فروشنده نمی‌توانست میلیون‌ها مارک را در مغازه خود جا دهد تا پول آنها را تبدیل کند. پول غذاها باید در ابتدا پرداخت می‌شد، چون تا غذا تمام شود، قیمتش ‏بسیار بالاتر رفته بود! تقاضا برای پول آنقدر زیاد شده بود که بانک مرکزی آلمان تعداد زیادی شرکت‌های خصوصی چاپ پول را به کار گرفت و با استفاده از تیم‌های پشتیبانی ویژه سعی داشت کاغذ و جوهر لازم را برای چاپ پول فراهم آورد. از سال ۱۹۲۳ به منظور صرفه‌جویی در مصرف جوهر، اسکناس‌ها یک ‏رویه چاپ می‌شدند. در میانه ی همین آشفتگی ها فرانسه و بلژیک به صنایع مهم آلمان حمله نظامی کردند از جمله روهر تا از این طریق بتوانند منافع خود را در دریافت خسارات جنگ جهانی اول تضمین کنند. اشغالگران با این حمله توانستند با بردن کالاهای ساخته‌شده و زغال سنگ این مناطق غرامت جنگ را ‏دریافت کنند در برابر این اشغال، کارگران آلمانی نیز کم‌کاری، اعتصاب و خرابکاری می‌کردند.

بانک مرکزی آلمان نیز برای این کار به آنها پاداش می‌داد و با چاپ بیشتر پول برای پرداخت حقوق‌های بالاتر و مزایای بیکاری بیشتر، آنها را به مقاومت تشویق می‌کرد در این نقطه بود که یالمر شاخت با ‏واحد پولی "رنتن‌مارک" که پشتوانه اش وام های مسکن و مالیات گیری از وثیقه آن ها بود وارد میدان شد. رنتن‌مارک‌ ابتدا در کنار مارک‌ قدیمی در گردش بود. وقتی سقوط نهایی مارک رخ داد، یک رنتن‌مارک تقریبا معادل یک تریلیون مارک بود رنتن‌مارک هم درمانی موقتی بود و به سرعت جای خود را به ‏رایش‌مارک جدید داد که توسط طلا پشتیبانی می‌شد. مارک‌های کاغذی زمان ابرتورم تا اواخر سال ۱۹۲۴ به سطل های زباله سپرده شدند و اوضاع تحت کنترل در آمد. کاری که رایش بانک(بانک مرکزی آلمان) به ریاست "هاونشتاین" سال ۱۹۲۱ انجام داد تا امروز بزرگترین و مخرب ترین کاهش ارزش پول در یک اقتصاد ‏بوده که البته یکی از اهدافش ایجاد جذابیت برای صادرات، و ارزان کردن سرمایه گذاری برای خارجی ها بود. ‎👤رئیس

۱ ۲
میل رفتن مکن ای دوست

دمی با ما باش. . .



+ آدرس وبلاگ برای ممنوع البیانی ها:

http://yyp.blogfa.com
آرشیو مطالب
قالب: عــرفـان🖤💔 | ویرایش شده توسط: خودم بلاگ بیان